A Year Without Rain [Persian translation]

میتونی حسم کنی

وقتی که بهت فکر میکنم

با هر نفسی که می کشم

هر دقیقه

مهم نیست که چه کاری انجام میدم

دنیای من جای بی معنی ایه

انگار که هزاران روزه که

توی بیابان پرسه میزنم

نمیدانم که سرابه یا نه

ولی همیشه چهره ات رو می بینم عزیزم

خیلی دلم برات تنگ شده

نمیتونم کاری کنم،عاشقم

یه روز بدون تو مثل یه سال بدون بارانه

پیش خودم بهت احتیاج دارم

نمیدونم چطور نجات پیدا خواهم کرد

یه روز بدون تو مثل یه سال بدون بارانه

ستاره ها میسوزند

صدای تو رو توی سرم میشنوم(توی سرم)

نمیتونی صدامو بشنوی که اسمتو فریاد میزنم؟

قلبم مثل اقیانوسی که در حال خشک شدنه پر از حسرته

منو بگیر،دارم میفتم

انگار که زمین زیر پاهای من داره فرو میریزه

نجاتم نمیدی؟

وقتی برگردی پیشم بارندگی سنگینی در پیش خواهد بود

خیلی دلم برات تنگ شده

نمیتونم کاری کنم،عاشقم

یه روز بدون تو مثل یه سال بدون بارانه

پیش خودم بهت احتیاج دارم

نمیدونم چطور نجات پیدا خواهم کرد

یه روز بدون تو مثل یه سال بدون بارانه

پس بذار این خشکسالی تمام بشه

و این بیابان رو دوباره تبدیل به باغ کن

خیلی خوشحالم که پیدایم کردی

پیشم بمان

عزیزم عزیزم عزیزم

با تو دنیا،دنیای معجزه آساییه

پس بجنب عزیزم

بیشتراز این وقت تلف نکن

اینجا بهت نیاز دارم

نمیتونم توضیح بدم

ولی یه روز بدون تو

مثل یه سال بدون بارانه

خیلی دلم برات تنگ شده

نمیتونم کاری کنم،عاشقم

یه روز بدون تو مثل یه سال بدون بارانه

پیش خودم بهت احتیاج دارم

نمیدونم چطور نجات پیدا خواهم کرد

یه روز بدون تو مثل یه سال بدون بارانه