current location : Lyricf.com
/
Songs
/
Spanish Train [Persian translation]
Spanish Train [Persian translation]
turnover time:2024-05-19 09:15:03
Spanish Train [Persian translation]

قطاری اسپانیایی است که مسیرش

بین گوالدکویر و سویل قدیم است

و در شب مرگ سوتش را به صدا در می آورد

و مردمان می هرساند و قطار همچنان به راهش ادامه می دهد

و آنگاه بچه ها را به سکوت فرا می خوانند

که به خواب فرو روند

درها را می ببند، به طبقات بالایی می خزند

برای آن که می گویند ارواح مردگان

تا طبقه ده هزار زمین جای داده می شوند

کارمند راه آهن به زمین می افتد و می میرد

و مردم در گرداگردش

خانواده ش می گریند

و دعا می خوانند قبل از اینکه بمیرد

اما بر سر بالینش منتظر مرگ اوست

شیطان با چشمکی بر چشمانش

پس خدا نیست که ببیند چه یافته ام

این مال من است

آن وقت خود خدا ظاهر می شود

با نوری کور کننده

و بر سر شیطان می غرد

تو را به سوی شب بی پایان می فرستم

اما شیطان پوزخندی می زند

و می گوید شاید من گناه کرده ام

اما نیازی نیست مرا به گوشه ای بیاندازی

اول من یافتمش پس خودت را ضایع مکن

او به برزخ می رود

ولی فکر کنم می بایست به تو یک شانس بدهم

شیطان با لبخندی بر لبانش ای را می گوید

پس نیزه بی ریختش را می اندازد کنار

به واقع سبک و سیاق تو این گونه نیست

جوکر فقط یک اسم است

و پوکر فقط یک بازی

ما بر روی بالینش بازی خواهیم کرد

و آن وقت بر روی بیشترین ها شرط می بندیم

بر روی ارواح مردگان

و من گفتم مراقب باش، خدا، او دارد می برد

خورشید غروب کرده است، شب در راه رسیدن است

قطار در زمان متوقف شده است

هنوز بسیاری از ارواح در صف هستند

اوه خدا، او دارد می برد

خود کارمند راه آهن برگ ها می گیرد

و به هر کدامشان یک دست پنج تایی می دهد

و برای خدا بسیار دعا می گوید

و برای قطاری که سکانش را دست داشته است

خب شیطان سه آس و یک شاه دارد

و خدا منتظر است استریت شود

او بی بی و سریاز دارد

و نه و ده پیک

و تنها هشت می خواهد

و آن گاه خدا یک برگ طلب می کند

و او هشت خشت را رو می کند

و شیطان به پسر خدا می گوید

مطمئنم استریت شده ای

زمانش رسیده است به من هم کارتی بدهی

تا ببینیم چه کسی پادشاه این مکان است

اما همان طور که حرف می زند از زیر ردایش

آسی دیگر در دستش گذاشت

ده هزار روح شرط ابتدایی بازی بود

و خیلی زود به پنجاه و نه هزار رسید

ولی خدا ندید که شیطان چه می کرد

و می گفت همین برای من خوب است

من شرط را به صد و پنجاه هزار ارتقا می دهم

و برای همیشه به گناهانت پایان می دهم

ولی شیطان فریادی غیورانه سر داد، دست من برنده است

و من گفتم خدا، اوه خدا، تو گذاشتی او ببرد

خورشید غروب کرده و شب در راه رسیدن است

قطار در زمان متوقف است

بسیاری از ارواح در صف هستند

اوه خدا، نگذار که او ببرد

خب آن قطار اسپانیایی هنوز مابین

گوالدکویر و سویل قدیم در حرکت است

و در شب مرگ سوش را به صدا در می آورد

و مردمان می هراسند وقطار همچنان به حرکتش ادامه می دهد

و در دور دست ها در یک وقفه ی کوتاه

خدا و شیطان در حال بازی شطرنج هستند

شیطان همچنان تقلب می کند و ارواح بیشتری می برد

و برای خدا، خب

او تمام تلاشش را می کند

و من می گفتم، اوه خدا، تو باید ببری

خورشید غروب کرده است و شب در راه رسیدن است

آن قطار همچنان در زمان متوقف شده است

اوه روح من در صف منتظر است

اوه، خدا تو باید ببری

Comments
Welcome to Lyricf comments! Please keep conversations courteous and on-topic. To fosterproductive and respectful conversations, you may see comments from our Community Managers.
Sign up to post
Sort by
Show More Comments
Chris de Burgh
  • country:United Kingdom
  • Languages:English, Spanish, French
  • Genre:Pop-Rock, Rock, Singer-songwriter
  • Official site:http://www.cdeb.com
  • Wiki:http://en.wikipedia.org/wiki/Chris_de_Burgh
Chris de Burgh
Latest update
Copyright 2023-2024 - www.lyricf.com All Rights Reserved