Never Grow Up [Persian translation]

دست کوچکت دور انگشتم پیچیده شده

و امشب دنیا خیلی ساکته

پلکهای کوچکت آرام میلرزند چون داری خواب می بینی

پس پتو رو رویت میکشم،چراغ خواب مورد علاقه ات رو روشن میکنم

همه چیز برات جالبه،هیچ پشیمانی ای نداری

همه چیزم رو میدم عزیزم

تا بتونی همیشه همینطور بمونی

اوه عزیزم،هرگز بزرگ نشو

هرگز بزرگ نشو،همیشه اینطور کوچک بمان

اوه عزیزم،هرگز بزرگ نشو

هرگز بزرگ نشو،همیشه انقدر ساده بمان

نمیذارم هیچکس بهت صدمه بزنه،نمیذارم کسی قلبت رو بشکنه

و هیچ کس ترکت نمیکنه

فقط سعی کن هیچوقت بزرگ نشی

توی ماشین،در راه سینمایی

و احساس بدی داری چون مادرت داره می رسونتت

توی 14 سالگی خیلی کارها هستن که نمیتونی انجام بدی

و نمیتونی صبر کنی تا یه روز بری بیرون و عکسهای خودت رو بگیری

ولی کاری نکن که نزدیک بلوک پیاده ات کنه

یادت باشه که اونم داره پیر میشه

و هیچوقت طوری که دور اتاق وقتی آماده مدرسه شدن میشی با پیژامه هات می رقصی رو ترک نکن

اوه عزیزم،هرگز بزرگ نشو

هرگز بزرگ نشو،همیشه اینطور کوچک بمان

اوه عزیزم،هرگز بزرگ نشو

هرگز بزرگ نشو،همیشه انقدر ساده بمان

هیچ کس تا حالا دلت رو نسوزونده،هیچ کس تا حالا نترساندتت

و با اینکه دلت میخواد،ولی سعی کن هیچوقت بزرگ نشی

از اتاق بچگی ات عکسی در ذهنت بگیر

به یاد بسپار که چه حسی داشتی وقتی پدرت میرسید خونه

قدمهایت رو به خاطر بسپار،حرفهایی که زده شده رو به یاد بسپار

و همه آهنگهای مورد علاقه برادرت رو

تازه یاد گرفته ام که هرچیزی که دارم یه روز از دست میدم

حالا اینجا توی آپارتمان جدیدمم

توی یه شهر بزرگ،تازه منو رسوندن

هوا خیلی سردتر از چیزیه که فکر میکردم

پس پتو رو روی خودم می کشم و چراغ خوابم رو روشن میکنم

کاش هیچوقت بزرگ نشده بودم

کاش هیچوقت بزرگ نشده بودم

نمیخوام بزرگ شم،کاش هیچوقت بزرگ نشده بودم

هنوز میتونستم کوچک باشم

نمیخوام بزرگ شم،کاش هیچوقت بزرگ نشده بودم

هنوز میتونست همه چیز ساده باشه

اوه عزیزم،هرگز بزرگ نشو

هرگز بزرگ نشو،همیشه اینطور کوچک بمان

اوه عزیزم،هرگز بزرگ نشو

هرگز بزرگ نشو،همیشه انقدر ساده بمان

نمیذارم هیچکس بهت صدمه بزنه،نمیذارم کسی قلبت رو بشکنه

و با اینکه دلت میخواد ولی خواهش میکنم سعی کن بزرگ نشی

هیچوقت بزرگ نشو

هیچوقت بزرگ نشو،هیچوقت بزرگ نشو