Kiss and Tell [Persian translation]

به من گفتي باهات كاري بكنم كه احساس كني

توي بهشتي

به من ميگي ميدوني چيه

تو ميخواي، همين الان ميخواي

تو ميدوني كه من روشن فكرم

من هدفم رو بهت گفتم

تو ميدوني كه چي به دست مياري

وقتي كه ما شروع مي كنيم

من عاشقان زيادي داشتم، و

همه اين رو ميدونن

و خوش و سرحاليم چون با هم مي جوشيم (جوريم)

من چيزي براي پنهان كردن ندارم، حتي يك راز هم ندارم

و خوش و سرحاليم چون با هم مي جوشيم (جوريم)

و هيچ وقت اين رو با منظور خاصي نميگم

من فقط خيلي هيجان زده ام

ما رو تختيم، من خجالت نمي كشم

بدون هيچ شرمي

خيلي عاليه، مي بوسم و ميگم

خيلي عاليه، مي بوسم و ميگم

خب چي، مي بوسم و ميگم

من دروغي (براي گفتن) ندارم، من عشق رو پيدا كردم

خيلي عاليه، مي بوسم و ميگم

خيلي عاليه، مي بوسم و ميگم

خب چي، مي بوسم و ميگم

آره عزيزم

من دروغي (براي گفتن) ندارم، من عشق رو پيدا كردم

چرا ما نمي تونيم تماما آزاد باشيم، بدون هيچ مانعي؟

و خوش و سرحاليم چون با هم مي جوشيم (جوريم)

چرا ما نمي تونيم كلا افتخار كنيم و مغرور باشيم، و با صداي بلند فرياد بزنيم

و به خوبي ازش حرف بزنيم چرا كه س/ك/س دشمن (ما) نيست

و هيچ وقت اين رو با منظور خاصي نميگم

من فقط خيلي هيجان زده ام

ما رو تختيم، من خجالت نمي كشم

بدون هيچ شرمي

خيلي عاليه، مي بوسم و ميگم

خيلي عاليه، مي بوسم و ميگم

خب چي، مي بوسم و ميگم

من دروغي (براي گفتن) ندارم، من عشق رو پيدا كردم

خيلي عاليه، مي بوسم و ميگم

خيلي عاليه، مي بوسم و ميگم

خب چي، مي بوسم و ميگم

آره عزيزم

من دروغي (براي گفتن) ندارم، من عشق رو پيدا كردم

من دروغي (براي گفتن) ندارم، من عشق رو پيدا كردم