Tell Me Why [Persian translation]

یه شانس(خوب) پیدا کردم(اما)ضربه خوردم

و ممکنه که فکر کنی من ضد ضربه ام ولی نیستم

چرخشی کردی،زیادی سخت گرفتم

حالا که اینجا رمبن خورده ام می بینم که کی هستی

از طرز فکرت خسته شده ام

حس میکنم نمی شناسمت

میگی دوستم داری و بعد منو زمین میزنی

اما من مثل ضربان قلبم بهت احتیاج دارم

خودتم میدونی که شخصیت پستی داری

مجبورم میکنی وقتی توی دردسر افتاده ای برای حمایت ازت تلاش کنم

این درباره تو و اخلاقته

آره،یادمه که دیشب چی گفتی

و میدونم که می بینی داری با من چیکار میکنی

بهم بگو چرا

میتونی یه کتاب درباره خراب کردن روز خوش مردم بنویسی

خیلی گیج و ناامید شدم

یادم رفته دارم سعی میکنم که چی بگم

از دست بهانه هات خسته شده ام

هیچ کس رو باور ندارم

میگی منو میخوای بعد اذیتم میکنی

ولی من مثل ضربان قلبم بهت احتیاج دارم

خودتم میدونی که شخصیت پستی داری

مجبورم میکنی وقتی توی دردسر افتاده ای برای حمایت ازت تلاش کنم

این درباره تو و اخلاقته

آره،یادمه دیشب چی گفتی

و میدونم که می بینی داری با من چیکار میکنی

بهم بگو چرا،چرا...باید کاری کنی که احساس حقارت بهم دست بده تا خودت از درون احساس کامل بودن کنی

چرا....باید آرزوهامو خراب کنی تا تنها فکر توی ذهن من باشی

از طرز فکرت خسته شده ام

حس میکنم نمی شناسمت

میگی دوستم داری و بعد منو زمین میزنی

از دست بهانه هات خسته شده ام

هیچ کس رو باور ندارم

ازم درخواست عشق و محبت میکنی و بعد اذیتم میکنی

این درباره تو و اخلاقته

آره یادمه دیشب چی گفتی

و میدونم که می بینی داری با من چیکار میکنی

بهم بگو چرا

قدمی به عقب برمیدارم

تنهات میذارم

بهت گفتم ضد ضربه نیستم حالا میدونی