حقیقت داره,همه مون یه تخته کم داریم
اما وقتی آزاد شدم
این نکته رو فهمیدم
ترس فقط توی ذهن ماست
همیشه (به ما) غلبه میکنه
ترس فقط توی ذهن ماست
همیشه (به ما) غلبه میکنه
قسمت همخوانی
گریه میکنی
اشکهات رو پاک کن و راستش رو بگو
میدونی,زندگی تو توی شکستن من خلاصه میشه
انکار نکن
من یه قربانی دوست داشتنی هستم
قراره یه روز اسمت رو فراموش کنم
و یه روز خوب دیگه
تو توی درد گمشده ی من غرق میشی
ترس فقط توی ذهن ماست
همیشه (به ما) غلبه میکنه
ترس فقط توی ذهن ماست
همیشه (به ما) غلبه میکنه
گریه میکنی
اشکهات رو پاک کن و راستش رو بگو
اوه,تو علاقه ی خاصی برای تنفر از من داری
غیر از اینه عزیزم؟
من قربانی تو ام
من توی تاریکی رویا میبینم
میخوابم تا بمیرم
سکوت رو پاک کن
زندگیم رو پاک کن
خاکسترهای مشتعل ما
روزگارمون رو سیاه میکنند
من رو همراه باد
به دنیایی از جنس پوچی بسپار
متعجبی که چرا متنفری؟
هنوز هم برای نجات دادن اشتباهاتت
همونقدر ضعیفی؟
قسمت همخوانی