Slave To The Rhythm [Persian translation]

اون شبها توی رختخواب میرقصه

وقتیکه مردش بهش نیاز داره براش میرقصه

انقدر براش میرقصه تا اون کیف کنه

تا وقتیکه خوابش ببره

تا خود صبح میرقصه

بعدش فوری براش غذا درست میکنه

نباید دیر کنه، باید عجله کنه

باید بچه ها رو برسونه مدرسه

اون برده ریتمه

اون برده ریتمه

اون برده ریتمه

برده ریتمه

ریتم عشق، ریتم عشق

سر کار برای مردها میرقصه

کسایی که مجبورش میکنن اضافه کاری کنه

نمیتونه گستاخی کنه و فقط میگه

آقا من شب باید خونه باشم

برای اجاق توی آشپزخونه میرقصه

شام ساعت هشت سرو میشه

شامش رو یک ساعت دیر حاضر کرده

حتما عقلش رو از دست داده

اون برده ریتمه

اون برده ریتمه

اون برده ریتمه

برده ریتمه

ریتم عشق، ریتم عشق

سخت کار میکنه تا از پس زندگی اش بر بیاد و کمکی باشه

برای مردی که اصلا قدرش رو نمیدونه

و با وجود اینکه اون مرد ارزش عشقش رو نداره

ولی هنوزم نمیتونه خودش رو از دستش رها کنه

شبی که با همدیگه دعوا کردن رقصید

قسم خورد که دیگه هیچوقت نرقصه

ولی بعدش بازم رقصید، نمیتونست نرقصه

و خونه رو ترک کرد

تموم شب از ترس جونش رقصید

با ریتم ضربان قلب خودش رقصید

غرورش رو کنار گذاشت و گریه کرد

میدونست که باید برگرده خونه چون بهش احتیاج دارن

اون برده ریتمه

اون برده ریتمه

اون برده ریتمه

برده ریتمه

ریتم عشق، ریتم عشق