Loved You First [Persian translation]

دختر،اون باید من باشم

که تا خونه تو میرونم

در میزنم

و لبهاتو می بوسم

دستت رو تو دستم میگیرم

در تاریکی باهات میرقصم

چون من تنها کسیم

که از اولش تو رو دوست داشت

ولی حالا که با اون می بینمت

این دنیای منو از هم می پاشه

چون

من انتظار کشیده ام

همه این مدت رو تا بالاخره بهت بگمش

ولی حالا می بینم که قلبت تسخیر شده

و هیچ چیز بدتر از این نمیشه

عزیزم،من اول عاشقت شدم

فرصت هایی داشتم

میتونستم جایی باشم که الان اون اونجا ایستاده

این چیزیه که بیشتر از همه دردناکه

دختر،خیلی نزدیک شدم

ولی حالا دیگه هرگز نمی فهمی

عزیزم،من اول عاشقت شدم

دختر،این باید من باشم

که به تلفنت زنگ میزنم

میگم تو عشق منی

و هیچوقت تنهات نمیذارم

هیچوقت نفهمیدم

که عشق واقعا چطوره،ولی

وقتی به چشمهات نگاه کردم

برای اولین بار حسش کردم

ولی حالا وقتی تو رو با اون می بینم

این دنیای منو از هم می پاشه

چون

من انتظار کشیده ام

همه این مدت رو تا بالاخره بهت بگمش

ولی حالا می بینم که قلبت تسخیر شده

و هیچ چیز بدتر از این نمیشه

عزیزم،من اول عاشقت شدم

فرصت هایی داشتم

میتونستم جایی باشم که الان اون اونجا ایستاده

این چیزیه که بیشتر از همه دردناکه

دختر،خیلی نزدیک شدم

ولی حالا دیگه هرگز نمی فهمی

عزیزم،من اول عاشقت شدم

اولین تماس

اولین بوسه

اولین دختری که باعث شد همچین احساسی داشته باشم

قلب شکسته ام

داره منو می کشه

من اول عاشقت شدم،چرا نمیتونی ببینی؟

من انتظار کشیده ام

همه این مدت رو تا بالاخره بهت بگمش

ولی حالا می بینم که قلبت تسخیر شده

و هیچ چیز بدتر از این نمیشه

عزیزم،من اول عاشقت شدم

فرصت هایی داشتم

میتونستم جایی باشم که الان اون اونجا ایستاده

این چیزیه که بیشتر از همه دردناکه

دختر،خیلی نزدیک شدم

ولی حالا دیگه هرگز نمی فهمی

عزیزم،من اول عاشقت شدم