Hero [Persian translation]

(بگذار قهرمانت باشم)

آیا می رقصی

اگر از تو بخواهم که برایم برقصی؟

آیا می روی

و پشت سرت را هم نگاه نمیکنی؟

آیا گریه می کنی

اگر ببینی که گریه می کنم؟

و ایا امشب روح را من رستگار می کنی؟

آیا بر خود می لرزی

اگر لبانت را لمس کنم؟

آیا برایم می خندی؟

آه ... لطفا این را بگو

آیا اکنون می میری

برای کسی که دوستش داری؟

امشب مرا در آغوشت بگیر

می توانم قهرمانت باشم عزیزم

می توانم غم را از وجودت بگیرم

تا ابد با تو خواهم ماند

نفسم فدای وجودت است

قسم می خوری

که تا همیشه برای من باشی

یا آیا به من دروغ میگویی؟

از من می گریزی و پنهان می شوی؟

آیا خیلی عاشق شده ام؟

و یا عقلم را از دست داده ام؟

اهمیتی نمی دهم ...

(مهم این است که) امشب تو را اینجا دارم

می توانم قهرمانت باشم عزیزم

می توانم غم را از وجودت بگیرم

تا ابد با تو خواهم ماند

نفسم فدای وجودت است

آری ... فقط می خواهم داشته باشمت

فقط داشته باشمت

آیا خیلی عاشق شده ام؟

و یا عقلم را از دست داده ام؟

اهمیتی نمی دهم ...

(مهم این است که) امشب تو را اینجا دارم

می توانم قهرمانت باشم عزیزم

می توانم غم را از وجودت بگیرم

تا ابد با تو خواهم ماند

نفسم فدای وجودت است

می توانم قهرمانت باشم

می توانم غم را از وجودت بگیرم

اکنون تا ابد با تو خواهم ماند

نفسم فدای وجودت است

نفسم فدای وجودت است

می توانم قهرمانت باشم