Bloodstream [Persian translation]

جديدا دور خودم ميچرخم همش

چنتا زن كنارمن

گناهاي مختلفي تو ذهنم دارم

يه جرعه از شراب قرمز مينوشم

مدت زيادي اينجا نشسته بودم

صفحاتو پاره ميكردم

چجوري انقد محو شد

من چجوري انقد محو شدم؟

اوه نه نه منو تنها نذار حالا

اگه منو داست داشتي اورنطوري كه هرگز ياد نميگيري(كه دوس داشت باشي)

اوه خون رنگ خون تو چشاي منه

يكي دوتاش ميتونه مغزمو آزاد كنه

اين همونطوره كه تموم ميشه

من حس ميكنم كه مواد شيميایی میسوزند تو جريان خونمن

دوباره دارم محو ميشم

من حس ميكنم كه مواد شيميایی میسوزند تو جريان خونمن

پس بم بگو کی اینا وارد میشن

همممم

خب بم بگو كه اين كي وارد ميشه

همممم

من دنبال يه معشوقه ميگشتم

فك كنم تو يه بطري پيداش كردم

خدا واسم يکی دیگه ساخت

من اينو فردا حس ميكنم

خدايا ،منو واسه كارايي كه كردم ببخش

من اصن نميخواستم به كسي صدمه اي وارد كنم

و من زخمهاي قلب شكسته معشوقمو ميبينم

اوه نه نه منو تنها نذار حالا

اگه منو داست داشتي اورنطوري كه هرگز ياد نميگيري(كه دوس داشت باشي)

اوه خون رنگ خون تو چشاي منه

يكي دوتاش ميتونه مغزمو آزاد كنه

اين همونطوره كه تموم ميشه

من حس ميكنم كه مواد شيميایی میسوزند تو جريان خونمن

دوباره دارم محو ميشم

من حس ميكنم كه مواد شيميایی میسوزند تو جريان خونمن

پس بم بگو کی اینا وارد میشن

همممم

خب بم بگو كه اين كي وارد ميشه

همممم

بم بگو كي وارد ميشه

تمام صداهاي تو مغزم ، از حد و مرزشون خارج شدن

تمام صداهاي تو مغزم ، از حد و مرزشون خارج شدن

تمام صداهاي تو مغزم ، از حد و مرزشون خارج شدن

تمام صداهاي تو مغزم ، از حد و مرزشون خارج شدن

تمام صداهاي تو مغزم ، از حد و مرزشون خارج شدن

تمام صداهاي تو مغزم ، از حد و مرزشون خارج شدن

بم بگو كي وارد ميشه

و من ترس رو تو آون دیدم

بم بگو كي وارد ميشه

قلب شکسته

بم بگو كي وارد ميشه

و من ترس رو تو آون دیدم

بم بگو كي وارد ميشه

قلب شکسته

بم بگو كي وارد ميشه

و من ترس رو تو آون دیدم

بم بگو كي وارد ميشه

قلب شکسته

بم بگو كي وارد ميشه

و من ترس رو تو آون دیدم

بم بگو كي وارد ميشه

قلب شکسته

پس بم بگو کی اینا وارد میشن

و من ترس رو تو آون دیدم

بم بگو كي وارد ميشه

قلب شکسته

بم بگو كي وارد ميشه

و من ترس رو تو آون دیدم

بم بگو كي وارد ميشه