Young Girls [Persian translation]

من تمام پولم رو روی یک ماشین فانتزی خرج کردم

برای چشمای درخشنده این عسل ها

اوه آره تو میدونی تو میدونی کی هستی

من رو تا وقتی که خورشید در بلندی است نگه دار

تا وقتی که پرندگان شروع به صدا کردن اسم من بکنند

من معتادم و نمیدونم چرا

حدس میزم من همیشه همینجوری بودم

تمام این جاده ها من رو غلط هدایت میکنند

اما من همچنان تمام شبهای طولانی در اون ها رانندگی میکنم

تمام شما دخترهای جوان سرکش

من رو آشفته میکنید

آره شما دخترهای جوان سرکش

شما من رو خواهید کشت ,خواهید کشت

تمام شما دخترهای جوان سرکش

اهمیتی نداره شما چکار میکنید

آره دخترهای جوان سرکش

من همیشه پیش شما باز خواهم گشت باز خواهم گشت

من زیراین نورها گم شدم

من زیر حرفهایی که زدم گم شدم

من شروع به باور کردن دروغ های خودم میکنم

مثل اینی که همه چیز درست خواهد شد

من هنوز رویای یک زندگی ساده رو دارم

که پسرها با دخترهایی که ملاقات میکنندازدواج میکنند

اما عشقی وجود نداره وقتی تو اینجوری که من زندگی میکنم زندگی میکنی میدونم آره میدونم

تمام این جاده ها من رو غلط هدایت میکنند

اما من همچنان تمام شبهای طولانی در اونها رانندگی میکنند

تمام شما دخترهای جوان سرکش

من رو آشفته میکنید

آره شما دخترهای جوان سرکش

شما من رو خواهید کشت ,خواهید کشت

تمام شما دخترهای جوان سرکش

اهمیتی نداره شما چکار میکنید

آره دخترهای جوان سرکش

من همیشه پیش شما باز خواهم گشت باز خواهم گشت

تمام شما دخترهای جوان سرکش

من رو آشفته میکنید

آره شما دخترهای جوان سرکش

شما من رو خواهید کشت ,خواهید کشت

تمام شما دخترهای جوان سرکش

اهمیتی نداره شما چکار میکنید

آره دخترهای جوان سرکش

من همیشه پیش شما باز خواهم گشت باز خواهم گشت