Unfaithful [Persian translation]

قصه ی زندگی من

جستجوی راستی و درستی هست

اما اون همچنان از من اجتناب میکنه

روحم در سوگ نشسته

چون به نظر میرسه این اشتباهه

واقعا معاشرت با منو دوست داره

اون بیشتر از ی مرد معمولیه

و این بیشتر از ی عشقه

دلیل آبی بودن آسمون

ابرهایی هست که توش هستن

چون من دوباره رفتم

و در مقابل اون من فقط نمیتونم درست باشم

و من میدونم که اون میدونه من پیمان شکنم

و این اون رو از درون میکشه

که بدونه من با بعضی از بقیه رفیق ها هم بهم خوش میگذره

من میتونم اونو در حال مرگ ببینم

من نمیخوام اینو از این بیشتر انجام بدم

من نمیخوام پاسخ چرا باشم

هر بار بدون خداحافظی در رو میبندم و میرم

من اونو میبینم که داره ذره ذره می میره از درون

من نمیخوام بیشتر از این بهش آسیب بزنم

من نمیخوام زندگی اونو نابود کنم

من نمیخوام که باشم ...

ی قاتل

من تو هوا حسش میکنم

وقتی دارم موهامو مرتب میکنم

و برای ی قرار دیگه آماده میشم

ی بوسه روی گونم هست

وقتی یهویی

میپرسه که اگه من میخوام تا دیر وقت بیرون باشم

من میگم خیلی طول نمیکشه

فقط با دخترا ی بیرونی میرم

دروغی که من مجبور به گفتنش نیستم

چون ما هر دومون میدونیم که من قراره پیش کی برم

و ما خوب میدونیم اونو

چون من میدونم که اون میدونه من پیمان شکنم

و این اون رو از درون میکشه

که بدونه من با بعضی از بقیه رفیق ها هم بهم خوش میگذره

من میتونم اونو در حال مرگ ببینم

من نمیخوام اینو از این بیشتر انجام بدم

من نمیخوام پاسخ چرا باشم

هر بار بدون خداحافظی در رو میبندم و میرم

من اونو میبینم که داره ذره ذره می میره از درون

من نمیخوام بیشتر از این بهش آسیب بزنم

من نمیخوام زندگی اونو نابود کنم

من نمیخوام که باشم ...

ی قاتل

عشق ما اعتماد اون

حتی بهتر بود ی اسلحه بگیرم و بذارم رو سرش

اینجوری کارش رو تموم کنم

من نمیخوام از این بیشتر انجامش بدم

آه

(بیشتر از این (بیشتر از این

من نمیخوام اینو از این بیشتر انجام بدم

من نمیخوام پاسخ چرا باشم

هر بار بدون خداحافظی در رو میبندم و میرم

من اونو میبینم که داره ذره ذره می میره از درون

من نمیخوام بیشتر از این بهش آسیب بزنم

من نمیخوام زندگی اونو نابود کنم

من نمیخوام که باشم ...

(ی قاتل (ی قاتل

نه نه نه نه

آره آره آره