Soy un truhán, soy un señor [Persian translation]

اعتراف می کنم گاهی عاقلم و گاهی دیوونه

اینطوری عاشق زندگیم و از هر چیزی یه ذره بر میدارم

زنها رو دوست دارم، شرابو دوست دارم

و اگه مجبور بشم فراموششون کنم، می نوشم و فراموش می کنم

زنهایی تو زندگیم بودن که دوستم داشتن

ولی باید اعتراف کنم که دیگران هم آزارم دادن

اما توی هر لحظه ای که زندگی کردم

بدون آسیب زدن بهترینشونو حذف کردم

من عاشق زندگی و عاشق عشقم

من یه رذلم، من یه جنتلمنم

یه خیال باف نامتعارف

من عاشق زندگی و عاشق عشقم

من یه رذلم، من یه جنتلمنم

و تقریبا توی عشق وفادارم

اعتراف می کنم گاهی عاقلم و گاهی دیوونه

اینطوری عاشق زندگیم و از هر چیزی یه ذره بر میدارم

زنها رو دوست دارم، شرابو دوست دارم

و اگه مجبور بشم فراموششون کنم، می نوشم و فراموش می کنم

زنها رو دوست دارم، شرابو دوست دارم

و اگه مجبور بشم فراموششون کنم، می نوشم و فراموش می کنم

من عاشق زندگی و عاشق عشقم

من یه رذلم، من یه جنتلمنم

یه خیال باف نامتعارف

من عاشق زندگی و عاشق عشقم

من یه رذلم، من یه جنتلمنم

یه خیال باف نامتعارف

من عاشق زندگی و عاشق عشقم

من یه رذلم، من یه جنتلمنم

یه خیال باف نامتعارف

من کسی هستم که...