positions [Persian translation]

بهشت تورو برای من فرستاده

امیدوارم که گذشته دوباره تکرار نشه (اشتباهات قبل رو انجام ندم)

پسر من در تلاشم که مادرت رو ببینم

در یکشنبه

و بعدش کلی عشق بورزم

در دوشنبه

هیچ وقت نیازی به

هیچ کس دیگه ایی ندارم

چون من دارم

موقعیتم رو به خاطر تو تغییر میدم

پخت وپز در آشپزخانه و من تو اتاق خوابم

من تو المپیکم و دارم از حلقه ها میپرم

میدونم عشق من بینهایته، نیست کاری که

من انجام ندم براش، تغییر میکنم بخاطر تو

کامل، بی نقص

تو برای اینکه واقعی باشی خیلی خوبی

اما من از دویدن خسته شدم

لعنت بهش، با تو میدوم، با تو

گفتم پسر من میخام مادرت رو ببینم

در یکشنبه

و بعدش کلی عشق بورزم

در دوشنبه

هیچ وقت نیازی به

هیچ کس دیگه ایی ندارم

چون من دارم

موقعیتم رو به خاطر تو تغییر میدم

پخت وپز در آشپزخانه و من تو اتاق خوابم

من تو المپیکم و دارم از حلقه ها میپرم

میدونم عشق من بینهایته، نیست کاری که

من انجام ندم براش، تغییر میکنم بخاطر تو

موقعیتم رو به خاطر تو تغییر میدم

پخت وپز در آشپزخانه و من تو اتاق خوابم

من تو المپیکم و دارم از حلقه ها میپرم

میدونم عشق من بینهایته، نیست کاری که

من انجام ندم براش، تغییر میکنم بخاطر تو

این کاریه که من

معمولا انجامش نمیدم

اما برای تو، یجورایی

یجورایی میخام(که انجام بدم)

چون تو یجورایی برای من کوتاه اومدی

و من هم برای تو کوتاه میام

آره کوتاه میام

موقعیتم رو برای تو تغییر میدم

این کاریه که من

معمولا انجامش نمیدم

اما برای تو، یجورایی

یجورایی میخام(که انجام بدم)

چون تو یجورایی برای من کوتاه اومدی

و من هم برای تو کوتاه میام

آره کوتاه میام

موقعیتم رو به خاطر تو تغییر میدم

پخت وپز در آشپزخانه و من تو اتاق خوابم

من تو المپیکم و دارم از حلقه ها میپرم

میدونم عشق من بینهایته، نیست کاری که

من انجام ندم براش، تغییر میکنم بخاطر تو

موقعیتم رو به خاطر تو تغییر میدم

پخت وپز در آشپزخانه و من تو اتاق خوابم

من تو المپیکم و دارم از حلقه ها میپرم

میدونم عشق من بینهایته، نیست کاری که

من انجام ندم براش، تغییر میکنم بخاطر تو