Our Song [Persian translation]

با موهای به هم ریخته،روی صندلی جلو،کنارش نشسته بودم

یه دستش رو روی فرمان گذاشته بود

و اون یکی رو روی قلب من

دور و برم رو نگاه کردم،صدای رادیو رو کم کردم

گفت عزیزم،مشکلی هست؟

گفتم نه،فقط داشتم فکر میکردم چرا ما یه آهنگ (برای خودمون)نداریم

و اون گفت...

آهنگ ما صدای کوبیده شدن دره

نصفه شب دزدکی بیرون رفتن،به پنجره اتاقت ضربه زدن

وقتی که پای تلفنی و خیلی آروم حرف میزنی

چون دیروقته و مامانت خبر نداره

آهنگ ما مدل خندیدنته

اولین قرارمون"پسر،نبوسیدمش،ولی باید این کار رو میکردم"

و وقتی رسیدم به خونه...قبل از اینکه بگم آمین

از خدا خواستم که یه بار دیگه (امشب رو)اجرا کنه

اون روز،بعد همه اینا داشتم از پله های جلویی ایوان رد میشدم

همه چیز اشتباه پیش رفت یا اینکه له شد

از دست رفت و دور انداخته شد

رسیدم به راهرو، سر راهم به سمت تخت عاشقانه ام

تقریبا متوجه گلهای رز و اون نوشته نشدم که میگفت...

همه آلبوم ها رو شنیده ام و به رادیو گوش کردم

منتظر بودم چیزی پیدا بشه

که به اندازه آهنگ ما قشنگ باشه

چون آهنگ ما صدای کوبیده شدن دره

نصفه شب دزدکی بیرون رفتن،ضربه زدن به پنجره اتاقش

وقتی که پای تلفنیم و اون خیلی آروم حرف میزنه

چون دیروقته و مامانش خبر نداره

آهنگ ما مدل خندیدنشه

اولین قرارمون"پسر،نبوسیدمش،ولی باید این کارو میکردم"

و وقتی رسیدم به خونه...قبل از اینکه بگم آمین

از خدا خواستم که یه بار دیگه (امشب رو)اجرا کنه

با موهای به هم ریخته روی صندلی جلو،کنارش نشسته بودم

یه خودکار و یه دستمال کاغذی برداشتم

و آهنگ مون رو نوشتم