My Dilemma [Persian translation]

بعضی موقع ها عصبانیم میکنی

احساس میکنم دارم عقلمو از دست میدم

مکالمه مون هم به جایی نمیرسه

چون تو نمیخوای منو ببری به اونجایی که مکالمه مون میرسه

و من خودم میدونم چی میخوام

و میدونم که من و تو به درد هم نمیخوریم

آره،خودم میدونم که چی رو میدونم

و میدونم این چیزی نیست که باید بشه

این دوراهی منه

یه نیمه م تو رو میخواد

ولی نیمه ی دیگه م میخواد فراموشت کنه

دو راهی من

از لحظه ای که دیدمت

نمیتونم دیگه بهت فکر کنم نمیتونم از ذهنم دورت کنم

و به خودم میگم که باید ازت فرار کنم

ولی میبینم که جذب دو راهی م شدم

دو راهی من تویی

چشمات تا حالا هزارتا دروغ گفتن

ولی وقتی که به چشمام نگاه میکنی،حرفتو باور میکنم

شایعه های زیادی شنیدم؛ولی تو ذهنیت منو پاک نمیکنی

حدس میزنم که بخاطر من باشه

و من خودم میدونم چی میخوام

و میدونم که من و تو به درد هم نمیخوریم

آره،خودم میدونم که چی رو میدونم

و میدونم این چیزی نیست که باید بشه

این دوراهی منه

یه نیمه م تو رو میخواد

ولی نیمه ی دیگه م میخواد فراموشت کنه

دو راهی من

از لحظه ای که دیدمت

نمیتونم دیگه بهت فکر کنم نمیتونم از ذهنم دورت کنم

و به خودم میگم که باید ازت فرار کنم

ولی میبینم که جذب دو راهی م شدم

دو راهی من تویی

بدون تو هم میتونم زندگی کنم

بدون لبخندت،بدون چشمات

بدون اون حسی که در درونم به وجود میاری

بدون تو هم میتونم زندگی کنم

ولی نمیخوام

نمیخوام

oh

بعضی موقع ها واقعا عصبانیم میکنی

این دوراهی منه

یه نیمه م تو رو میخواد

ولی نیمه ی دیگه م میخواد فراموشت کنه

دو راهی من

از لحظه ای که دیدمت

نمیتونم دیگه بهت فکر کنم نمیتونم از ذهنم دورت کنم

و به خودم میگم که باید ازت فرار کنم

ولی میبینم که جذب دو راهی م شدم

دو راهی من

تویی

تویی

تو هستی

توهستی

دوراهی من