اون بیرون,به حال خودت تنهات گذاشتند
دوباره تنهایی و سرما
عزیزم این واقعا میتونه چیزی باشه که تو میخواستی؟
تقصیر رو به گردن من بنداز
گناهت رو آزاد کن
حالا دیگه هیچ چیز نمیتونه تو رو برگردونه
حالا که تو رفتی
احساس میکنم که دوباره خودم هستم
برای چیزهایی که نمیتونم درستشون کنم ماتم زده م و میخوام...
که تقصیر رو به گردن من بندازی
و گناهت رو آزاد کنی
عشق من,دیگه نمیخوام تو رو برگردونم
من همینی هستم که می بینی
این بار دیگه بهت دروغ نمیگم تا کنارم بمونی
توی این زندگی کوتاه وقتی برای تسلیم شدن نیست
عشق من کافی نبود
میتونی تقصیر رو به گردن من بندازی
و گناهت رو آزاد کنی,عزیزم
عشق من,دیگه نمیخوام تو رو برگردونم