Júrame [Persian translation]

همگان می گویند دروغ است که دوستت دارم

زیرا هرگز مرا اینچنین عاشق ندیده اند

برایت سوگند می خورم که خود نیز درک نمی کنم که

چرا افسونم می کند ، نگاهت

در آن دم که در کنار توام ، تو شاد و خرسندی

نمی خواستم که کسی دیگر را به یاد آوری

رشک می برم حتی از این تصور

که در خاطرت به یادآوری ، شخص دیگری را

برایم سوگند بخور

که حتی اگر سالها از پس هم بگذرند

فراموش نمی کنی آن لحظه را

که اول بار دیدمت

نگاهم کن

نیست چیزی عمیق تر

و حتی بزرگتر در این دنیا

چون عشقی که من به تو بخشیدم

ببوس مرا

با بوسه ای از طعم عشق

چونانکه هیچ کسی مرا اینگونه نبوسیده است

از روزی که قدم به دنیا نهادم

عشق بورز مرا

عشق بورز مرا تا سر حد جنون

و اینگونه خواهی چشید طعم تلخی را

که در حال رنج کشیدنم به خاطرت

همگان می گویند دروغ است که دوستت دارم

نمی خواستم که کسی دیگر را به یاد آوری

رشک می برم حتی از این تصور

که در خاطرت به یادآوری ، شخص دیگری را

برایم سوگند بخور

که حتی اگر سالها از پس هم بگذرند

فراموش نمی کنی آن لحظه را

که اول بار دیدمت

نگاهم کن

نیست چیزی عمیق تر

و حتی بزرگتر در این دنیا

چون عشقی که من به تو بخشیدم

ببوس مرا

با بوسه ای از طعم عشق

چونانکه هیچ کسی مرا اینگونه نبوسیده است

از روزی که قدم به دنیا نهادم

عشق بورز مرا

عشق بورز مرا تا سر حد جنون

و اینگونه خواهی چشید طعم تلخی را

که در حال رنج کشیدنم به خاطرت