من دوست دارم و این سرنوشت من است
عشق تو دید من را تغییر داد
دنیا را با چشم جدیدی میبینم
در لحظه زندگی میکنم و غم هایم را فراموش کردم
تو نمیتونی با غرور من کاری کنی
پس همون جایی که هستی بایست
و بذار زمان درستش کنه
میتونم در لحظه زندگی کنم و خودم رو فراموش کنم
قدرت و غرورم رو و زمان طولانی تر میشه
هیچ کس جز تو نتونست فکرم و تغییر بده
و کاری کنه که ز همه ی کسایی که آزارم داند بگذرم
کسایی که باعث شدند شب ها گریه کنم
و از عشق متنفر بشم
ای اشک هایم بروید و من را فراموش کنید
می خوام شاد باشم و با او سال ها زندگی کنم
و تمام کسانی را که قلب مرا اذیت کرند با خود ببرید
به خدا خسته شدم
این سرنوشت من بود که عشق تو را پیدا کنم
با تو زندگی کنم و با تو پیر شوم
خواهش میکنم مرا تنها نگذار
می خواهم راهم را با تو ادامه دهم تا پایان