Winter Wonderland [Persian translation]

صدای سرور میاد ، میشنوی

در دشت برف میبارد

یه منظره زیبا

ما امشب خوشحالیم

راه رفتن در یه سرزمین عجیب زمستانی

مهاجر این سرزمین پرنده آبی است

اینجا جای پرنده جدیدی است

او در حال سرودن شعری عاشقانه است همانند رفتن ما به جایی زیبا

همانطور که قبلا این کاررا انجام میداد

راه رفتن در یه سرزمین عجیب زمستانی

مادر چمن میتونیم یه آدم برفی درست کنیم

بعد او وانمود کرد که Person Brown هست

او به من میگه : آیا ازدواج کردی ؟

من میگم نه

اما میتونی ازم خواستگاری کنی

هنگامیکه به شهرزیبا رسیدی

همانند رویایی که بوسیله آتش ساخته شد با هم قرار بستیم

که بدون ترس

به جدال رویدادها بریم

این قراری بود که ما با هم بستیم

راه رفتن در یه سرزمین عجیب زمستانی

مادر چمن میتونیم یه آدم برفی درست کنیم

عد او وانمود کرد که Person Brown هست

او به من میگه : آیا ازدواج کردی ؟

من میگم نه

اما میتونی ازم خواستگاری کنی

هنگامیکه به شهرزیبا رسیدی

همانند رویایی که بوسیله آتش ساخته شد با هم قرار بستیم

که بدون ترس

به جدال رویدادها بریم

این قراری بود که ما با هم بستیم

راه رفتن در یه سرزمین عجیب زمستانی

به جدال رویدادها بریم

این قراری بود که ما با هم بستیم

راه رفتن در یه سرزمین عجیب زمستانی

راه رفتن در یه سرزمین عجیب زمستانی