She Don't Like The Lights [Persian translation]

او نور فلش رو دوست ندارد,میخواد مارو تو تاریکی نگه داره

اون از شهرت وآوازه خوشش نمیاد,عزیزم وقتی که ما مایل ها از هم دوریم

و اون داره به مقصد مورد اشاره می رسه,این خیلی زیاده

اون میخواد همه مارو پرت کنه,این خیلی زیاده

نمیتونه پنهان شه چون دنیا میدونه ما کی هستیم

اون روشنایی رو دوست نداره

دوست نداره,دوست نداره

روشنایی رو دوست نداره

دوست نداره,دوست نداره,دوست نداره

نمیخواد با هیچکس دیگه ای شریک شه,منو واسه خودش میخواد

هیچ عشقی رو جلو دوربین نمیخواد

روشنایی رو دوست نداره

دوست نداره,دوست نداره,دوست نداره

روشنایی رو دوست نداره

داره اولتیماتوم میده,این زندگی رو دوست نداره

گفت اگه من دوستش داشته باشم,منصرف میشه و دوباره فکر نمیکنه

نمیتونم این کارو بکنم

داره به مقصد میرسه,خیلی زیاده

میخواد همه اونارو پرت کنه,خیلیه

این زندگی رو نمیخواد,لعنتی این زندگی منم هست

اون روشنایی رو دوست نداره

دوست نداره,دوست نداره

روشنایی رو دوست نداره

دوست نداره,دوست نداره,دوست نداره

نمیخواد با هیچکس دیگه ای شریک شه,منو واسه خودش میخواد

هیچ عشقی رو جلو دوربین نمیخواد

اون روشنایی رو دوست نداره

دوست نداره,دوست نداره

روشنایی رو دوست نداره

دوست نداره,دوست نداره,دوست نداره

چرا باید از بین این دوتا یکی رو انتخاب کنم

یه شب کلی راه میدوم

کاش میتونست ببینه,چقدر میتونه خوب باشه

امیدوارم یه کم بیشتر منتظر یاشه

چون نمیخوام زندگی کنم,بدون اینکه اون پیشم باشه

چون او نوری که درون من هست رو گرفته

اما نمیدونه,نمیدونه

روشنایی رو دوست نداره

روشنایی رو دوست نداره

دوست نداره,دوست نداره

روشنایی رو دوست نداره

روشنایی رو دوست نداره

دوست نداره,دوست نداره