Monster [Persian translation]

خيلي وقته همديگه رو نديديم

صورتت خوب بنظر ميرسه

زيباتر شدي، هميشه به چشم من زيبا بودي

اما امروز كمي متفاوت بنظر ميرسي

مخصوصا كمي سرسنگين بنظر ميرسي

چشمهات كه بهم نگاه ميكنه با ترجم پر شده

در مقابل تو، كوچكتر بنظر ميرسم

سعي كردم خوب باشم، سعي ميكنم موضوع رو عوض كنم

اگرچه چيزهاي زيادي بود كه ميخواستم ازت بپرسم

فورا حرفم رو قطع كردي

موهاي بلندت جاريه

درحالي كه به گونه هام ميخوره و ميگذره

ميچرخي و فورا ميري

اگر سعي كنم اينجا بگيرمت، خيلي مسخره ميشه؟

هيچي به ذهنم نمياد

درحالي كه ميلرزي، يكي دو قدم به عقب برميداري

ميگي كه ميترسونمت

شبيه ماهي هستي كه منو ديوونه ميكنه

دوستت دارم عزيزم، من هيولا نيستم

ميدوني قبلا چطور بودم

وقتي زمان بگذره، اين وضعيت ناپديد ميشه

بعد خواهي فهميد عزيزم

بهت نياز دارم عزيزم، من هيولا نيستم

منو ميشناسي بنابراين اينطوري نرو

حتي اگر تو هم منو دور بندازي، ميميرم

من هيولا نيستم

مهم نيست چه انفاقي ميافته، بيا تاابد باهم باشيم

وقتي غمگينيم، وقتي شاديم، بيا تا آخر بريم

فردا اون حرف رو نزن

بيا اينطور مثل امروز عاشق باشيم

زندگي بدون تو زندانه

تمايز از دنيا تا نقطه اي كه ديوونه ميشم

وجوت يه بيماري مهلكه، تكراري از درد

در قلبم يه وابستگي مردد كننده هستي

مردم دنيا بهم پشت كردن

گوشه چشمانشون پيچ خورده

بزرگترين درد براي من

اينكه كه مثل اونها شدي

دوستت دارم عزيزم، من هيولا نيستم

ميدوني قبلا چطور بودم

وقتي زمان بگذره، اين وضعيت ناپديد ميشه

بعد خواهي فهميد عزيزم

بهت نياز دارم عزيزم، من هيولا نيستم

منو ميشناسي بنابراين اينطوري نرو

حتي اگر تو هم منو دور بندازي، ميميرم

من هيولا نيستم

نرو، نرو، نرو، منو رها نكن

اينكار رو نكن، اينكار رو نكن، اينكار رو نكن، شبيه تو نيست

دورتر شدن، عشق جدا شدنه

منو پيدا نكن، منو پيدا نكن، منو پيدا نكن، دنبال من نگرد

آخرين، آخرين، آخرين تصوير

از من مقابل تو، اونو بياد بيار، منو فراموش نكن

دوستت دارم عزيزم، من هيولا نيستم

ميدوني قبلا چطور بودم

وقتي زمان بگذره، اين وضعيت ناپديد ميشه

بعد خواهي فهميد عزيزم

بهت نياز دارم عزيزم، من هيولا نيستم

منو ميشناسي بنابراين اينطوري نرو

حتي اگر تو هم منو دور بندازي، ميميرم

من هيولا نيستم

فكر ميكنم مريضم، فكر ميكنم ميرضم

فكر ميكنم مريضم، فكر ميكنم مريضم