Drunk [Persian translation]

میخواهم وقتی بیدار میشوم مست باشم

در طرف درست تخت اشتباهی

و از هر بهانه ای که برایت آوردم

متنفرم، راست میگویم

آن چیزی که مرا نکشت، اصلا قویترم نکرد

عشق رژ لب آرایش ترا روی من خراب میکند

پس الان شاید آنجا را ترک کنم

اینجا نشستم، و ای کاش مست نبودم

میدانم که دیگر هیچ گاه ترا مانند پیش در آغوش نخواهم کشید

ولی وقتی که بخاری را خاموش کردی، خانه یخ کرد

بدون آغوش تو یخ خواهم زد

به امید این نیستم که قلبم ساکت شود

چون هر شب بخشی از آن را میگیری

با هر نفس کلماتی را از نفسم میگیری

و به جای آن این جمله را میگذاری "کی ترکم میکنی؟

ترکت کنم؟ ترکت کنم

شاید بار دیگر مست کنم

باز هم مست میکنم، مست میکنم

تا کمی عشق را احساس کنم

میخواهم قلب ترا در دستانم بگیرم

و ته یک قوطی نوشابه آن را ببینم که گاز میدهد

و برای آخر هفته هیچ برنامه ای ندارم

میخواهی آن وقتی صحبت کنیم؟ فقط بین دو دوست؟

با آنکه میدانم هیچ وقت مانند پیشترها مرا دوست نخواهی داشت

شاید که مردم دیگر از ما خوششان بیاید

سوسوی کشتیشان را خواهیم دید وقتی آتشمان بزنند

شعله ها ما را میآفرینند، سوختگی مانند گذشته خوب نخواهد شد

و دیگر در آغوشم نخواهی کشید

روزهای سرد

میدانم با فشردن دست نمیتوانم درد را شفا دهم

میدانی که میتوانم تغییر کنم، همان وقتی که میگویم

مانند یک چشم انداز مرا میبری

بطری های آبجو را باز میکنی نه شامپاین را

من اینجایم تا با صدای دست زدنم تشویقت کنم

بکنم؟ بکنم؟

شاید بار دیگر مست کنم

باز مست خواهم بود، مست

تا کمی عشق را حس کنم

تنهای تنها

باز اینجایم

تنهای تنها

میدانی که هیچ چیز تغییر نمیکند

تنهای تنها

تنهای تنها

باز هم مستم

باز مستم

باز مست خواهم کرد

تا کمی عشق را حس کنم