피 땀 눈물 [Blood Sweat & Tears] [pi ttam nunmul ] [Persian translation]

عرقِ خون و اشکهام

آخرین رقصم

همشو بگیر و برو

عرقِ خون و اشکهام

نفس سردم

همشو بگیر و برو

عرقِ خون و اشکهام

و خونم، عرقم، اشکام

جسم، قلب و روحم

خوب میدونم که من واسه توام

بمن‌دستور داده شده که خودمو مجازات کنم

هلو و خامه

شیرین تر از شیرین

گونه های شکلاتی

و بال های شکلاتی

ولی بال های تو شیطانیه

قبل از شیرینی تو، تلخی وجود داره

منو ببوس حتی اگه باعث بشه صدمه ببینم

تنگترش کن

تا وقتی که دیگه حتی درد هم نداشته باشه

عزیزم مشکلی نیست اگه مست بشم، حالا تورو مینوشم

در عمق گلوم تو واسم مثل ویسکی هستی

عرقِ خون و اشکهام

آخرین رقصم

همشو بگیر و برو

عرقِ خون و اشکهام

نفس سردم

همشو بگیر و برو

تورو خیلی خیلی خیلی خیلی زیاد میخوام

تورو خیلی خیلی خیلی خیلی زیاد میخوام

خیلی، خیلی

تورو خیلی خیلی خیلی خیلی زیاد میخوام

تورو خیلی خیلی خیلی خیلی زیاد میخوام

خیلی، خیلی

مهم نیست اگه درد داره

تنگترش کن، اینطوری نمیتونم فرار کنم

محکم منو در آغوش بگیر و تکونم بده

اینطوری من از خو بی خو میشم

من رو با لبهات ببوس

این راز بین ما دوتاست

من معتاد سمی شدم که اون سم تویی

جوریکه هیچکسو نمیتونم ستایش کنم

به جز تو

من دانسته از جام زهر نوشیدم

عرقِ خون و اشکهام

آخرین رقصم

همشو بگیر و برو

عرقِ خون و اشکهام

نفس سردم

همشو بگیر و برو

تورو خیلی خیلی خیلی خیلی زیاد میخوام

تورو خیلی خیلی خیلی خیلی زیاد میخوام

خیلی، خیلی

تورو خیلی خیلی خیلی خیلی زیاد میخوام

تورو خیلی خیلی خیلی خیلی زیاد میخوام

خیلی، خیلی

به نرمی منو بکش

با نوازشت چشمامو ببند.

به هر حال نمیتونم ردش کنم

دیگه حتی بیش تر از این نمیتونم فرار کنم (از قبول کردن حرفات)

تو خیلی شیرینی، خیلی شیرین

چون تو خیلی شیرینی

عرقِ خون و اشکهام

عرقِ خون و اشکهام