قلبم داره از هم میپاشه
ضربان قلبم داره محو میشه*1
من دارم بار سنگینی
رو حمل میکنم
خاطراتی رو که
الودم میکنن*2
نبودن تو
یه عذابه
که شادیمو
از بین میبره
من یه اشک خشک شده هستم
من یه شاخه ی افتاده هستم*3
و از همه غم انگیز تر
قبول کردن اینه
که لبام بوسه هاتو
درخواست میکنه
از همه غم انگیز تر
اینه که تو بر نمیگردی
برنمیگردی،تو داری
منو ترک و فراموش میکنی
همون طوری که
عاشقم شدی
و الان اسمم
پاک شده
همون طوری که یه بار
برام نامه نوشته بودی
و قلمت از من
گذشت*4
همون طوری که بدنت
همه ی اون
خاطراتو پاک کرد
همون طوری که از
آستانه ی در گذشتی
و زندگیت با من تموم شد
چه بخشی از
من شفات داده بود
و با بیهوشی
مستت کرده بود؟*5
همون طوری که
فراموشی داشتی*6
در سایه های شب
به تو فکر میکنم*7
در غمهای روزمره دربارت رویا پردازی میکنم
اگه از زمین بلند شم
صدات شکایت میکنه و
منو به زمین میزنه*8
و از همه غم انگیز تر
قبول کردن اینه
که لبام بوسه هاتو
درخواست میکنه
از همه غم انگیز تر
اینه که تو بر نمیگردی
برنمیگردی،تو داری
منو ترک و فراموش میکنی
همون طوری که
عاشقم شدی
و الان اسمم
پاک شده
همون طوری که یه بار
برام نامه نوشته بودی
و قلمت از من
گذشت
همون طوری که بدنت
همه ی اون
خاطراتو پاک کرد
همون طوری که از
آستانه ی در گذشتی
و زندگیت با من تموم شد
چه بخشی از
من شفات داده بود
و با بیهوشی
مستت کرده بود؟
همون طوری که
فراموشی داشتی